دو حلقه مفقوده مدیریت در صنعت خودرو ایران

دو حلقه مفقوده مدیریت در صنعت خودرو ایران

از آنجایی که خصوصی سازی کارخانه های بزرگ در اکثر موارد در کشور با شکست مواجه شده است، این نگرانی در مورد صنعت خودرو به عنوان صنعت مادر و پیشرو بیش از پیش احساس می شود. ایران خودرو و سایپا دو شرکتی هستند که دارایی‌هایشان با ارزیابی جدید می‌تواند فعالیت مستمر نیم قرنی خود را ثابت کند. اما این شرکت ها با زیان انباشته به دلیل سوءمدیریت خسوالتی دچار بدهی شدند که نشان می دهد کل رقم تقریباً 450 هیمت است. حال سوال این است که اگر با این کار پیش برویم آیا چیزی از صنعت خودرو باقی می ماند؟

امیرحسن کاکایی، فعال و کارشناس صنعت خودرو و عضو هیأت علمی دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت ایران در گفت و گو با «دنیای خودرو» در پاسخ به این سوال گفت: خصوصی سازی صنعت خودرو است. جلوگیری از زیان تولید در دو شرکت بزرگ خودروسازی ضروری و بسیار مهم است البته منظور ما این نیست که دولت عقب نشینی کند، بلکه می تواند بخشی از سهام این دو شرکت را حفظ کند تا از کوچکترین اقدامات آگاه شود. در داخل آنها، اما نباید در مدیریت و اجرای امور این شرکت ها دخالت کند.

وی تصریح کرد: نیازی به مدیر خاصی از سوی دولت نداریم، بلکه به افرادی برای مدیریت ایران خودرو نیاز داریم که ذی نفع و سهامدار باشند، زیرا در صورت ناموفق بودن، اولین کسانی هستند که متضرر می شوند.

برخی کارشناسان که از واگذاری صنعت خودرو به بخش خصوصی ابراز نگرانی می‌کنند، معتقدند این صنعت از شرایط شرکت‌هایی مانند هیپکو و نسکار هفتبی رنج خواهد برد. به نظر شما چه باید کرد تا این سرنوشت در انتظار خصوصی سازی صنعت خودرو نباشد؟

مقامات باید صلاحیت نگهبان آینده سازندگان خودروهای جاده ای خصوصی را به رسمیت بشناسند. از نظر قانون مالک این کارخانه های خودروسازی مشخص است اما در صورت اجرای صحیح قانون تجارت در مجمع عمومی مشخص می شود که ایران خودرو و سایپا را چه کسانی باید مدیریت کنند. متأسفانه موضوع اساسی عدم پذیرش پیامدهای تصمیمات دولت و مدیران صنعت است. مثلا امروز فلان مدیر در وزارت حراست می تواند دستور فروش مدل ایران خودرو را تا پایان سال بدهد و این دستور اجرایی شود، اما اگر بعداً از او خواسته شود که مسئولیت سفارشش را بپذیرد، ما با این صحنه روبرو می شود یا فرد مورد نظر با مشورت و مذاکره تغییر یا پاکسازی می شود.

مدیران شرکت خودروسازی معتقدند افزایش نیروی انسانی و تعداد شرکت های تابعه مدیریت این شرکت ها را با مشکل مواجه کرده است. چرا با وجود تایید سازمان بورس و اوراق بهادار، سهام این شرکت ها هنوز به فروش نرسیده است؟

این موضوع از دو عامل مؤثر است: اولا این شرکت ها ضرر می کنند و در صورت ضرر فروش سهام تادلی با موانعی مواجه می شود. دوم، برخی در وزارت امنیت حاضر نیستند سهام تادلی را برای حفظ قدرت خود در این دو شرکت قرار دهند. البته طبق قانون، سهام تادلی 40 درصد از سهام ایران خودرو را تشکیل می دهد، اما صاحبان این سهام مجاز به شرکت در رای گیری نیستند. اگر قانون به درستی اجرا شود، انجمن بخش خصوصی به طور خودکار مدیرعامل این شرکت را تعیین می کند، البته همه چیز زمانی محقق می شود که قانون تجارت در این زمینه به درستی اجرا شود و مدیریت خوب جایگزین مدیریت بخشنامه ای در صنعت خودرو شود.

برخی کارشناسان بر این باورند که سریع ترین راه برای واگذاری سهام دولت در کارخانه های خودروسازی، فروش آن در بورس است. عواقب واگذاری سهام خودروسازان به بورس و در اختیار قرار دادن سهام دولتی این شرکت ها در اختیار مردم چیست؟

پیش از این برخی از شرکت ها با این روش وضعیت خود را از مالکیت دولتی به مالکیت عمومی تغییر دادند و تجربه ناموفق آنها را می توان در اسناد اشتراک یافت. یکی از معایب سهام این بود که به اسم خصوصی سازی سهام عمومی شد و به چند میلیون نفر داده شد. بنابراین، از آنجایی که هیچ سهامداری قدرت اصلی را نداشت، دولت دوباره شرکت ها را اداره کرد. به همین دلیل اگر قرار بود 40 درصد از سهام تادلی در ایران خودرو وارد بورس شود، اشتباه شده است. در واقع تعیین وضعیت سهام تودالی فروخته شده توسط ایران خودرو به زیرمجموعه های این شرکت چند سالی زمان می برد. اما وضعیت ایران خودرو و سایپا امروز اضطرار شده است. بنابراین بهتر است دولت سهام این شرکت ها را به صورت بلوکی از شرکت هایی که می تواند مدیریت کند بفروشد و در ازای آن تعهدات لازم را از آنها اخذ کند، این روش نه تنها به نفع صنعت خودرو نیست بلکه به نفع صنعت خودروسازی است. منفعت دولت

آیا تجربه مشابهی در سایر کشورهای دنیا وجود دارد که بتوان از آن به عنوان نسخه آزمایشی در صنعت خودروسازی کشور استفاده کرد؟

چین تنها خودروساز دولتی موفق در جهان است، اما نباید فراموش کنیم که کار برای شرکت های خودروسازی چینی کاملاً برخلاف رویه ما است. در ایران، دو خودروساز اصلی ما مشخصا خصوصی هستند، اما توسط دولت اداره می شوند. دولت ها پاسخگو نیستند. اما در چین، ما کارخانه‌های خودروسازی دولتی داریم، اما آنها کاملاً بر اساس مدیریت خصوصی کار می‌کنند. من معتقدم در ایران باید مالکیت این دو خودروساز به بخش خصوصی واگذار شود و راه حلی برای نجات شرکت های خصوصی از دخالت دولت ها و نمایندگان مجلس اندیشیده شود. زیرا قوانین ما به گونه ای است که دست همه را برای دخالت در امور یک شرکت خصوصی می گذارد و عملاً هر بخشی می تواند مانع فعالیت و موفقیت بخش خصوصی شود و در نهایت به این نتیجه می رسیم که واگذاری به بخش خصوصی بخش درست نبود

اتفاقی که برای شرکت نیشکر هفتپه افتاد نباید تکرار شود. یعنی واگذاری مالکیت، اما دست و پای مالک را به کسبه ببندند و در نهایت اعلام کنند که می بینید، نمی تواند!

از این رو رهبری واگذاری مدیریت خودروسازان به بخش را تایید کردند و اعلام کردند که باید نظارت با دخالت دولت در این مجموعه ها جایگزین شود، چه راهکاری را به کارشناسان وزارت حراست و مدیران حوزه پیشنهاد می کنید؟ صنعت خودرو؟

باید امیدوار باشیم که دولت حکمرانی خوب را در صنعت خودرو بیاموزد، ساختارهای مناسب طراحی و اجرا کند، دست از مالکیت بردارد و بر اساس اصل 44 قانون اساسی عمل کند. مشکل ایران خودرو و سایپا خصوصی سازی نیست، بلکه عدم اجرای صحیح اصل 44 قانون اساسی و قانون تجارت است. مشکل اصلی دولت ما و وزارت امنیت این است که آنها نمی دانند چگونه بدون استخدام، نظارت خود را بر بخش خصوصی حفظ کنند. امروز برای انتخاب مدیر در یک شرکت بزرگ خودروسازی، چهار نهاد امنیتی و هفت تا هشت نهاد غیرامنیتی بر اساس قانون تعلیق شده اند که عملا اجرای آن متوقف شده است. از سوی دیگر تاکنون پنج وزیر در دولت قبل و دو وزیر در دولت فعلی تغییر کرده اند. سوال اصلی این است که آیا واقعا امکان ادامه چنین روندی وجود دارد یا خیر؟

منبع: https://www.donyayekhodro.com/news/248494/%D8%AF%D9%88-%D8%AD%D9%84%D9%82%D9%87-%D9%85%D9%81%D9%82%D9%88%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86